قاسمی- افخمی راد | شهرآرانیوز؛ وعدههایی که هنوز عملی نشده اند. علی اکبر اسماعیلی قوچانی قرآن دست نویسش را محصول عمر خود میداند که همچون بچه اش برای به ثمر رساندن آن زحمت کشیده است. در ادامه حرفها و حسرتهای این هنرمند خراسانی که همچنان چشم انتظار حمایت مسئولان است پیش روی شما قرار میگیرد.
قرآنی که از سوی علی اکبر اسماعیلی قوچانی کتابت شده با وزن ۳۰، ۵ کیلوگرم، دارای ۶۵۰ صفحه در ابعاد ۲، ۵ متر در ۱، ۷۵ متر است و مانند قرآنهای معمولی در هر صفحه پانزده سطر دارد که دو سطر اول، وسط و آخر هر صفحه معمولی آن به خط ثلث و باقی سطرها به خط نسخ خوش نویسی شده است. در صفحات کوچک این قرآن انواع خطوط خوش نویسی مورد استفاده قرار گرفته و تنوع این خطوط همراه با تذهیب مزین به طلای اطراف آن زیبایی خاصی به قرآن بخشیده است. علی اکبر اسماعیلی قوچانی که هنر خوش نویسی را در محضر استادان بزرگی همچون
سید حسن میرخانی و احمد نجفی زنجانی فرا گرفته میگوید از اواخر دهه چهل ایده کتابت این قرآن به ذهنش رسیده است و چندین بار برای انجام این کار اقدام کرده، ولی به دلیل وجود مشکلات مختلف به نتیجه نرسیده است او توضیح میدهد: یک روز از کنار آب انباری رد میشدم که دیدم آبش را خالی میکنند تا کارگاهی آنجا راه بیندازند همان زمان به یکی از نقاشان قهوه خانهای که از دوستانم بود پیشنهاد دادم در این مکان کتابت قرآن بزرگی را شروع کنیم و او نیز استقبال کرد، اما متأسفانه آن زمان عملی نشد.
اسماعیلی قوچانی، با اشاره به مشکلات مالی که باعث لغو این کار در مقاطع مختلف شده میگوید: اگر پول داشتم و حمایت میشدم این کار را در دهه پنجاه یا شصت به پایان میرساندم، ولی این طور نشد. حتی به یاد دارم برخی از مساجد هم برای اینکه کارمان را پیش ببریم با ما همکاری نکردند و اجاره زیادی درخواست میکردند.
او یادآور میشود: سرانجام زمانی که بازنشست شدم با پس انداز بازنشستگی خانه ام را کارگاه کردم و کار را به صورت جدی آغاز کردم.
این هنرمند که کتابت بزرگترین قرآن جهان را معجزه میداند بیان میکند: کتابت این قرآن سرانجام سال ۱۳۹۴ بعد از هفت سال با همراهی ۵۰ نفر تذهیب کار که بدون چشمداشت به من کمک کردند به پایان رسید.
اسماعیلی قوچانی در بخش دیگری از صحبت هایش از وعده و وعیدهایی که به او برای حفظ و نگهداری اثرش داده شده گله میکند و یادآور میشود: از همه دنیا و از کشورهایی، چون سوئیس، آلمان، انگلستان، پاکستان، مالزی و. برای دیدن این قرآن به کارگاهم آمده اند. مسئولان زیادی از کشور خودمان هم از اثرم بازدید و از آن استقبال کرده اند، قولهایی هم برای نگهداری از آن داده اند و اینکه کوچه یا کاشی به نام من شود، ولی کاری صورت نگرفته است.
او با اشاره به پیشنهادهایی که از سوی کشورهای عربی برای خرید اثرش مطرح شده بیان میکند: چند سال پیش از دبی و قطر پیشنهادهایی با رقمهای بالا برای خرید اثر به من ارائه شد، ولی نفروختم. چون در آن صورت ما برای دیدن اثر باید به کشورهای دیگر میرفتیم. درحالی که از باقی کشورها باید برای تماشای آن به کشور ما بیایند. با این همه، هنوز هم در ایران کسی به من روی خوشی نشان نداده است.
این هنرمند اثرش را همچون بچه اش میداند و میگوید: آدم مگر میتواند بچه اش را بفروشد. من هفت سال شبانه روز با ۵۰ نفر روی کتابت بزرگترین قرآن جهان کار کردم و عمرم را در این راه دادم.
او آرزو دارد اثرش به قوچان شهر زادگاهش برود. اسماعیلی قوچانی توضیح میدهد: دوست دارم در قوچان یک دروازه قرآن ایجاد شود و ماشینها از زیر آن عبور کنند. کنار دروازه قرآن هم کارگاهی بزنیم و به بچهها هنر یاد دهیم. خودم نیز آنجا حضور داشته باشم که درباره اثرم بتوانم توضیح دهم.
این خوش نویس تأکید میکند: من در عرض یک هفته میتوانم اثرم را به کشورهای خارجی بفروشم. اما مسئولان مشهد و قوچان قولهایی داده اند از این رو یک یا دو سال دیگر صبر میکنم. بعد از آن درصورت عملی نشدن وعدهها برخلاف میل باطنی ام مجبورم اثرم را بفروشم.